آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

عاشقت شدیم وووروجک

سلام ماهکم عزیزم یدونه من اینروزا خیــــــــــــــــلی پیشرفت کردی هم از نظر کلامی و هم مهربونی هم رفتاری خلاصه خانمی شدی دلبر من شمارش اعداد 1. 2 . 3 . 4 . 5  بیشتر وقتی مشغول بازی هستی یا از پله بالا و پایین میکنی میشماری عسلم گاهی که تو حال خودتی و از اون حال لذت میبری شروع میکنی به آواز خوندن فدات شم واااااااای که من دیووونه اون حالتم وابستگیت به من بیشتر شده تا جایی که من wc را باید دور از چشم شما برم اگر متوجه دور شدن من بشی شروع به گریه میکنی نفسم نکته جالبش اینه که تنها با بابا حتی دردر نمیری حسابی دردری شدی قبلا به ماشین سواری قانع بودی اما الان باید دخترمو ببریم گردش و خودش راه بره تا راضی بشه هر...
17 ارديبهشت 1393

اولین تقویم آوینا جونم

عزیزم این اولین تقویم شما و مربوط به جشن تولدت با تم کفشدوزک هست   این دومین تقویم عروسکم که مامان شقایق براش سفارش داده و دخترم هر جا مهمونی میره با یه عالمه ارزوی قشنگ عیدی میده خوشگل من دوست دارم لحظات ناب ...
17 ارديبهشت 1393

ترس مامان شقایق

سلام ماه پری مامان الهی فدات شم دختر خوشگلم امروز باید بریم بهداشت و خانمم واکسن 18 ماهگی بزنه اخه دخترم ماشالا بزرگ شده اما مامانم من دارم از ترس میمیرم فکر اینکه شما رو به زور روی تخت بخوابونن و شما زار زار گریه کنی دیوووونم میکنه خدااااایا امروز زود تموم بشه الان دختر خوشگلم بی خبر خوابه منم از استرس از ساعت 4 صبح بیدار شدم و از فکر واکسن شما خواب به چشمم نیومده الهی بمیرم برات کاش میشد به جای شما به من بزنن عزیزدلم عشق زندگیم برای سلامتی خودت هست و همه کوچولوها اینو تجربه کردن نمیدونی با چه حالی تب سنج و قطره استامینوفن و ایبوبروفن و شیاف برات اماده گذاشتم فقط خوشحالیم از اینکه که دیگه تا چند وقت هر دوتامون راح...
14 ارديبهشت 1393

آینا

دخترم اسم خودشو صدا میکنه   نازنینم وقتی ازت میپرسیم اسمت چیه میگی آینا میپرسیم فامیلیت چیه میگی قانع شیرین من       آینا جان قانع خیــــــــــــــــــــــــلی دوست دارم     .: آوینا عسلی تا این لحظه ، 1 سال و 6 ماه و 7 روز و 7 ساعت و 39 دقیقه و 34 ثانیه سن دارد :.   ...
13 ارديبهشت 1393

مادر که باشی .....

مادر که باشی نباید سرما بخوری یا اگه هم سرما خوردی باید زودتر خوب بشی مادر که باشی نمیتونی تب کنی دیگه چه برسه به اینکه لرز هم بکنی یا اگر هم تب و لرز کردی باید سعی کنی خیلی حالت تب و لرزت رو بچت نبینه آخه ممکنه بترسه و نگران بشه اینطوری بیشتر بهت بچسبه و ممکنه اون هم سرما بخوره. مادر که باشی خیلی وقت نداری بشینی و بری تو عالم خودت و واسه خودت باشی مادر که باشی وقتی هم عصبانی میشی و داد و بیداد راه میکنی بعد که بچت میخوابه میشینی به صورت معصومش نگاه میکنی غصه می خوری که چرا نتونستی جلوی خودت رو بگیری !!!! مادر که باشی گاهی لحظه شماری میکنی که بچت بخوابه بعد که میخوابه و خوابش طولانی میشه دلت برا...
13 ارديبهشت 1393

مروارید جدید

دنیای من سلام نازنینم بلاخره بعد از کلی دردوسر دندون خوشگلت جونه زد و جفتمون راحت شدیم الهی فدات شم که خیلی اذیت نشدی ایشالا که هیچ وقت دندونت خراب نشه عزیزکم الان 15 مروارید خوشگل تو دهنت داری که با هر بار خندیدن برق میزنن فدات شم گلمممممم مبارکه خانم نازم
9 ارديبهشت 1393

دلنوشته ای از مامان برای اوینای عزیزم (10)

دختر نازم: مي خواهم برايت بهترين دوستي باشم كه تاكنون داشته اي. مي خواهم كه گوش جان به سخنانت بسپارم؛ حتي اگر در مشكلات خود غرق شده باشم، آن گونه كه هيچ كس تاكنون چنين نكرده. مي خواهم تا هر زمان كه مرا طلبيدي در كنارت باشم، نه اكنون، بلكه هر زمان كه خودت مي خواهي. مي خواهم رفيق شفيقت باشم، مي خواهم تو را به اوج برسانم. خواه توانش را داشته باشم، خواه از انجام آن ناتوان باشم. مي خواهم به گونه اي با تو رفتار كنم كه گويي اولين روز تولد توست نه آن روز خاص، كه تمام روزهاي سال. به حرف هايت گوش خواهم داد. نصيحتت مي كنم. هم بازي ات مي شوم. گاهي اوقات مي گذارم كه برنده شوي. در كنارت مي مانم. در آن زمان كه آهنگ نبرد كن...
6 ارديبهشت 1393

نفس من یکسال و نیمه شد ......

عزیزترینم 18 ماهه که مادرت شده ام!  18ماهه هرشب به تو نگاه کردم و چشاموبستم!    18 ماهه که بیدار شدم تو بودی جلوی چشام. 18 ماهه که شدم تو و کمتر شقایق 18 ماهه که عاشقی کردم با تو.   18 ماهه که بوسیدمت بوییدمت و دیدمت  و مدهوش تو شدم 18 ماهگیت مبارک گل قشنگم     ...
6 ارديبهشت 1393